دنیای دیوانه من

داستان های کوتاه از زندگی

دنیای دیوانه من

داستان های کوتاه از زندگی

کاش به همین سادگی ها بود !

خاطرات کاغذی ات را در گرم ترین جای دلم گذاشتم

در شومینه قلبم !

من هم تکراری شدم ؟

زندگی تکراری شده است

همه چیز

حتی پست هایی برای این وبلاگ که منتظر نوشته شدن هستن

مثل یک آهنگ که به انتها میرسد و دوباره شروع میشود

فقط یک چیز دست خودمان است

و آن انتخاب آهنگ ...

که آن هم فقط آناتما !

یکی به من بگه این سیاوش دیگه چه صیغه ایه ؟

(( خوشم که همسایه شدم با شب آفتابی تو     خوشم که رویای تو ام دلیل بی خوابی تو ))

راستی ! تموم موجودات ترسناک سلام رسوندن