دنیای دیوانه من

داستان های کوتاه از زندگی

دنیای دیوانه من

داستان های کوتاه از زندگی

خرس قطبی

هر کس همونجوریه که احساس میکنه

اینو تمام روانشناس ها هم نمیتونن عوض کنن

مثلا من یه مدت فکر میکردم خرس قطبی ام

نه اینکه زمستونه همش میخوابیدم

الان ولی احساس یه پرنده رو دارم

احساس یه مرغ عشق رو

که دنبال جفتش میگرده

و میدونم این جفت دختر همسایست

بهش گفته بودم بیا بریم قطب شمال

جایی که اثری از مادر مزاحمش نیست

الانم پام شکسته

اخه از درخت افتادم زمین

مرغ عشق بودنم درد سر داره ها

جیک جیک

نظرات 2 + ارسال نظر
مریم جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 01:30 ق.ظ http://www.tamarzejonoon.persianblog.com

سلام!
خیلی خوب بود! انصافا لذت بردم....

قدیم تر هم به باغ من آمده بودید؛ سیب تازه هم داریم!!

به به سیب!

توحید دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1385 ساعت 05:01 ب.ظ http://niid.blogsky.com

امیدوارم توی قفس اسیر نشی...
در ضمن جوجه جیک جیک میکنه!

ممنون از کامنت جیک جیک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد